راستي اينم بگم كه من هيچ كلبه اي ندارم

فعلا اينجا رو پيدا كردم و حرف دلمو مي گم

فكر نمي كنم لزومي داشته باشه كه يه كلبه ديگه بسازم اون موقع بايد برم كلبه خودم هم من تنها ميمونم و هم تو اينجا تنها ميموني با اين بچه ها.............اسماشون چي بود ها يكيش پلي پوتر بود عشق جادو اون يكي هدي سيم خاردار اون يكي ..يادم رفت اون گاو قهوه ايه اسمش چي بود ......

خلاصه نمي خوام تو رو با اينا تنها بذارم

سلام ......

ميخوام يه چيز از ته دل بگم

وقتي گفتي خودت خورشيد خودتي ........

خيلي ناراحت شدم

ميدوني قبلا گفتم الان هم مي گم خورشيد كسي نبودم ....البته شايد بودم خودم نمي دونم

ولي گلي بودم كه خورشيدم غروب كرد ....خيلي منتظرش شدم....خيلي....اشبف سشمث

اره خيلي خيلي هم اذيت شدم

تو اين مدت فقط دلم مي خواست يه لحظه فقط يه لحظه آدم هرزه اي باشم تا بتونم قضيه رو برا هميشه حلش كنم ............و ديگه عاشق نباشم بشم هرزه..........

ولي به دليل همون احساسي كه تو بخاطرش گفتي نمي خواي خورشيدتو هر روز عوض كني منم نتونستم دنبال يه خورشيد ديگه بگردم ......اين عوض كردن نبود .............نمي دونم بعضي وقتا بايد يه چيزايي داشته باشي تا خورشيد بياد و گرما بده وگر نه بالا هم اومد مثل يخ سرده و تنها چيزي كه اين وسط صدمه مي بينه تويي ......و اينكه اونو اذيت كردي......

من نتونستم خورشيدمو عوض كنم با اين كه اون بهم گفت...........

ببين وقتي گلي يه خورشيد رو ميبينه و خوشش مياد دقيقا همتراز اون خورشيد مي تونه از گل بدش بياد ...قضيه من هم اين طوري بود....

هيچوقت هم از دست گل ناراحت نيستم ...دليلش هم اينه كه تا تونسته باهام كنار اومده و اين داغونم ميكنه ......اينقده با مرامه كه مي خواد خودم سرمو بندازم پايين بعدش غروب كنه........

ميدوني بعضي وقتا اينقده برام سخته كه نمي تونم تحمل كنم ولي ميگم اگه يكي ديگه بياد اينطوري صاف وساده دوسش نخواهم داشت و شروع مي كنم به هرزگي پس يكم سختي بكشم بهتره تا اين احساس قشنگ رو به باد دادن................نيگرش مي دارم به كسي مي دم كه لياقتشو داشته باشه نه هر كسي كه بهم لبخند بزنه....

منظورم هم اين نبود كه هر روز يه خورشيد عوض كن منظورم اين بود كه اگه ديدي خورشيدت برات گرما نداره (لياقت تو رو نداره) خريته ادامه بدي چون به هم وابسته ميشين و بدون اينكه خودت بخواهي از خيلي چيزات مي گذري از غرور و اعتماد هم مايه ميذاري تا اينكه به بن يست ميرسي و ................شكستي مهيب و افسردگي و اين آخرش اين جمله كه همه گل ها و همه خورشيد ها يكي ان و همه نامردن...................ولي بگم كه نه اشتباهه .........

و اون اشتباه راهيه كه رفتيم نه چيزي ديگه...........

سپيده ، اگه وب داري خوشحال ميشم آدرسشو بدي تا بهت سر بزنم !!!!!!!!!!!!!!!!!

بالأخره ما باهم ديگه دوستيم ، مگه نه سپيده خانم !!!!!!!!!!!!

بابا ايول پارسي بلاگ از نظرم خوشش اومد و چهار پنج تا چاپ كرد

من يكي فرستادم

راستي يادم رفت بگم ايشالا همتون زبان رو با نمره خوب پاس شين

منتظر خبراي خوبم

سلام ستاره جان

اين يكيو دير نوشتم به خاطر اينه كه با موبايل كانكت ميشم ونمي تونم صفحه اصلي رو هر روز ببينم

حرف قشنگي زدي

يادت باشه هيچ آفتابگرداني نيست كه دنبال خورشيد ديگه اي باشه

در انتظار موندنش هم دقيقا به خود خورشيد ربط داره و ارزشي كه برا گله داره

گر چه بعضي وقتا خيلي گلا مجبور ميشن خوشيدشونو جايگزين كنن ولي دليلي نميشه كه گل خوبي نيستن ممكنه خورشيد هم بي تقصير نباشه.

من گلي نيستم تا خورشيدي داشته باشم ولي اينو فهميدم وقتي تفاهمي هم وجود نداره نمي شه گفت گل وخورشيد ، و نبايد در انتظار دوباره نگاه كردن گل به خورشيد ياگرمي دادن خورشيد به گل بود

اگه مال هم نيستيم نبايدخودمونو الكي اذيت كنيم

اگه واقعا تفاهم نداريم چرا خودمونو اذيت ميكنيم

.

.

.

من فلسفه رو شرو نكردم خودت اولش نوشتي

اينو بگم كه اين اواخر با خيليا در مورد همين موضو صحبت كردم

همشون آخرش به دليل يه سوئ تفاهم به گونه اي شكست خوردن كه اصلا حاضر نيستن بهش فكر كنن

آخريش دقيقا سه روز پيش بود تعريف ميكرد ...گله سومين بار بود كه خورشيد عوض كرده بود ولي باز يه اشتباه اونم اين كه با وجود عدم تفاهم ادامه دادن واونقده به هم وابسته شدن كه نمي تونن از هم دور شن

اين يعني بزرگترين شكست زندگي كه به اين راحتي ها درست نميشه

بعدش اينم هست كه گله اعتماد به نفسش رو از دست ميده و ميترسه دنبال يه خورشيد دگه باشه كه نكنه ايندفعه اين يكي كسوف نكنه... غروب جهنم

خلاصه همشون هم به خاطر اينه كه فكر ميكنيم اين رفت ديگه اي نيس و هيچ خورشيدي نميتونه مثل قبليه گرمش كنه

اگه بگم هر كسي تو وجود خودش قشنگي هايي داره كه اگه كس ديگه اي اونو نداشته باشه يه چيزي ديگه داره

پس خودمونو الكي گول نزنيم و صحيحتر زندگي كنيم

نمي گم دو روز يه بار خورشيدمون عوض كنيم ولي همون اولش ديديم به دردمون نمي خوره بي خيال ...............ما اومديم زندگي كنيم نه اينكه زندگي ما رو .....

سلام ستاره جان

اين يكيو دير نوشتم به خاطر اينه كه با موبايل كانكت ميشم ونمي تونم صفحه اصلي رو هر روز ببينم

حرف قشنگي زدي

يادت باشه هيچ آفتابگرداني نيست كه دنبال خورشيد ديگه اي باشه

در انتظار موندنش هم دقيقا به خود خورشيد ربط داره و ارزشي كه برا گله داره

گر چه بعضي وقتا خيلي گلا مجبور ميشن خوشيدشونو جايگزين كنن ولي دليلي نميشه كه گل خوبي نيستن ممكنه خورشيد هم بي تقصير نباشه.

من گلي نيستم تا خورشيدي داشته باشم ولي اينو فهميدم وقتي تفاهمي هم وجود نداره نمي شه گفت گل وخورشيد ، و نبايد در انتظار دوباره نگاه كردن گل به خورشيد ياگرمي دادن خورشيد به گل بود

اگه مال هم نيستيم نبايدخودمونو الكي اذيت كنيم

اگه واقعا تفاهم نداريم چرا خودمونو اذيت ميكنيم

.

.

.

من فلسفه رو شرو نكردم خودت اولش نوشتي

اينو بگم كه اين اواخر با خيليا در مورد همين موضو صحبت كردم

همشون آخرش به دليل يه سوئ تفاهم به گونه اي شكست خوردن كه اصلا حاضر نيستن بهش فكر كنن

آخريش دقيقا سه روز پيش بود تعريف ميكرد ...گله سومين بار بود كه خورشيد عوض كرده بود ولي باز يه اشتباه اونم اين كه با وجود عدم تفاهم ادامه دادن واونقده به هم وابسته شدن كه نمي تونن از هم دور شن

اين يعني بزرگترين شكست زندگي كه به اين راحتي ها درست نميشه

بعدش اينم هست كه گله اعتماد به نفسش رو از دست ميده و ميترسه دنبال يه خورشيد دگه باشه كه نكنه ايندفعه اين يكي كسوف نكنه... غروب جهنم

خلاصه همشون هم به خاطر اينه كه فكر ميكنيم اين رفت ديگه اي نيس و هيچ خورشيدي نميتونه مثل قبليه گرمش كنه

اگه بگم هر كسي تو وجود خودش قشنگي هايي داره كه اگه كس ديگه اي اونو نداشته باشه يه چيزي ديگه داره

پس خودمونو الكي گول نزنيم و صحيحتر زندگي كنيم

نمي گم دو روز يه بار خورشيدمون عوض كنيم ولي همون اولش ديديم به دردمون نمي خوره بي خيال ...............ما اومديم زندگي كنيم نه اينكه زندگي ما رو .....

سلام ستاره جان

اين يكيو دير نوشتم به خاطر اينه كه با موبايل كانكت ميشم ونمي تونم صفحه اصلي رو هر روز ببينم

حرف قشنگي زدي

يادت باشه هيچ آفتابگرداني نيست كه دنبال خورشيد ديگه اي باشه

در انتظار موندنش هم دقيقا به خود خورشيد ربط داره و ارزشي كه برا گله داره

گر چه بعضي وقتا خيلي گلا مجبور ميشن خوشيدشونو جايگزين كنن ولي دليلي نميشه كه گل خوبي نيستن ممكنه خورشيد هم بي تقصير نباشه.

من گلي نيستم تا خورشيدي داشته باشم ولي اينو فهميدم وقتي تفاهمي هم وجود نداره نمي شه گفت گل وخورشيد ، و نبايد در انتظار دوباره نگاه كردن گل به خورشيد ياگرمي دادن خورشيد به گل بود

اگه مال هم نيستيم نبايدخودمونو الكي اذيت كنيم

اگه واقعا تفاهم نداريم چرا خودمونو اذيت ميكنيم

.

.

.

من فلسفه رو شرو نكردم خودت اولش نوشتي

اينو بگم كه اين اواخر با خيليا در مورد همين موضو صحبت كردم

همشون آخرش به دليل يه سوئ تفاهم به گونه اي شكست خوردن كه اصلا حاضر نيستن بهش فكر كنن

آخريش دقيقا سه روز پيش بود تعريف ميكرد ...گله سومين بار بود كه خورشيد عوض كرده بود ولي باز يه اشتباه اونم اين كه با وجود عدم تفاهم ادامه دادن واونقده به هم وابسته شدن كه نمي تونن از هم دور شن

اين يعني بزرگترين شكست زندگي كه به اين راحتي ها درست نميشه

بعدش اينم هست كه گله اعتماد به نفسش رو از دست ميده و ميترسه دنبال يه خورشيد دگه باشه كه نكنه ايندفعه اين يكي كسوف نكنه... غروب جهنم

خلاصه همشون هم به خاطر اينه كه فكر ميكنيم اين رفت ديگه اي نيس و هيچ خورشيدي نميتونه مثل قبليه گرمش كنه

اگه بگم هر كسي تو وجود خودش قشنگي هايي داره كه اگه كس ديگه اي اونو نداشته باشه يه چيزي ديگه داره

پس خودمونو الكي گول نزنيم و صحيحتر زندگي كنيم

نمي گم دو روز يه بار خورشيدمون عوض كنيم ولي همون اولش ديديم به دردمون نمي خوره بي خيال ...............ما اومديم زندگي كنيم نه اينكه زندگي ما رو .....

سلام ستاره جان

اين يكيو دير نوشتم به خاطر اينه كه با موبايل كانكت ميشم ونمي تونم صفحه اصلي رو هر روز ببينم

حرف قشنگي زدي

يادت باشه هيچ آفتابگرداني نيست كه دنبال خورشيد ديگه اي باشه

در انتظار موندنش هم دقيقا به خود خورشيد ربط داره و ارزشي كه برا گله داره

گر چه بعضي وقتا خيلي گلا مجبور ميشن خوشيدشونو جايگزين كنن ولي دليلي نميشه كه گل خوبي نيستن ممكنه خورشيد هم بي تقصير نباشه.

من گلي نيستم تا خورشيدي داشته باشم ولي اينو فهميدم وقتي تفاهمي هم وجود نداره نمي شه گفت گل وخورشيد ، و نبايد در انتظار دوباره نگاه كردن گل به خورشيد ياگرمي دادن خورشيد به گل بود

اگه مال هم نيستيم نبايدخودمونو الكي اذيت كنيم

اگه واقعا تفاهم نداريم چرا خودمونو اذيت ميكنيم

.

.

.

من فلسفه رو شرو نكردم خودت اولش نوشتي

اينو بگم كه اين اواخر با خيليا در مورد همين موضو صحبت كردم

همشون آخرش به دليل يه سوئ تفاهم به گونه اي شكست خوردن كه اصلا حاضر نيستن بهش فكر كنن

آخريش دقيقا سه روز پيش بود تعريف ميكرد ...گله سومين بار بود كه خورشيد عوض كرده بود ولي باز يه اشتباه اونم اين كه با وجود عدم تفاهم ادامه دادن واونقده به هم وابسته شدن كه نمي تونن از هم دور شن

اين يعني بزرگترين شكست زندگي كه به اين راحتي ها درست نميشه

بعدش اينم هست كه گله اعتماد به نفسش رو از دست ميده و ميترسه دنبال يه خورشيد دگه باشه كه نكنه ايندفعه اين يكي كسوف نكنه... غروب جهنم

خلاصه همشون هم به خاطر اينه كه فكر ميكنيم اين رفت ديگه اي نيس و هيچ خورشيدي نميتونه مثل قبليه گرمش كنه

اگه بگم هر كسي تو وجود خودش قشنگي هايي داره كه اگه كس ديگه اي اونو نداشته باشه يه چيزي ديگه داره

پس خودمونو الكي گول نزنيم و صحيحتر زندگي كنيم

نمي گم دو روز يه بار خورشيدمون عوض كنيم ولي همون اولش ديديم به دردمون نمي خوره بي خيال ...............ما اومديم زندگي كنيم نه اينكه زندگي ما رو .....

در ربيع الابرارآمده که : ابليس گفت: خداوندا !بندگان تو ،تو را دوست همي دارند و عصيانت همي کنند .اما مرا دشمن همي دارند ولي اطاعتم همي کنند .

جوابش آمد که ما اطاعت ايشان را از تو به دشمنيشان با تو بخشيديم . و هرچند با همه عشق اطاعتمان نکنند ،ايمانشان را پذيرفتيم .

کسي در نزد امام حسين (ع) گفت: نيکي چون به غير اهل آن برسد، تباه شده است؛ امام فرمود: چنين نيست، نيکويي کردن همچون باران فراگير است که به آدم خوب و بد ، هر دو مي‌رسد.

..................

در واقعه ي عاشورا، زخمي کهنه بر پشت امام حسين «ع» ديدند. از امام زين العابدين پرسيدند که اين چيست؟فرمود: «اين زخم، جاي انباني است که بر پشت خود حمل مي‌کرد، و به در خانه ي بيوه زنان و يتيمان و مستمندان مي‌برد.

...............

امام علي (ع)انسان شکيبا، پيروزي را از دست نمي دهد، هر چند زمان آن طولاني شود.

................

امام علي : چون خدا خير بنده‌‌اي را بخواهد، ميانه‌روي و حسن تدبير را به او الهام مي‌کند، و از تدبير بد و اسراف دورش مي‌دارد.

..............

امام علي (ع) :... از دوستي با بخيل بپرهيز، که به هنگامي که بيش از هر وقت به او نياز داري تو را وا مي‌گذارد.
..............

امام علي (ع): هيچ چيز مانند تنگ نظري، انسان را تنها (و بي دوست) نمي گذارد .

.............

امام صادق «ع»: کتاب‌هاي خود را (در خانه، يا کتابخانه)، خوب نگهداري کنيد، چون شما (و نسل‌هاي آينده) به آنها نياز خواهيد داشت.

.............

پيامبر اکرم «ص»: چون انسان معتقدي درگذرد، و يک ورق از خود بر جاي گذارد، که در آن يک مطلب علمي نوشته شده باشد، همان ورق، روز قيامت ميان او و آتش جهنم حايل مي‌گردد، و نويسنده آن علم را از دوزخ مي‌رهاند….
..................

پيامبر اکرم «ص»:هرکس از جهان برود، و از او دفتر (و نوشته‌هاي سودمند علمي و اخلاقي و ديني)، و قلم و کاغذ باقي بماند، جاي او قطعاً در بهشت است.

................

امام علي بن ابيطالب (ع) مي‌فرمايد: اي مردم ديني که درست فهميده نشود (و دينداريي که از روي فهم درست دين نباشد)، هيچ خوبي در آن نيست (و منشأ هيچ خيري نتواند بود).

...............

امام علي (ع): دين را پناهگاه خود ساز، و عدالت را به جاي شمشير به کار بر، تا از هر گونه پيشامد بدي (مخالفت و … در جامعه) آسوده شوي، بر هر گونه دشمني پيروز آيي.

......................

پيامبر اکرم (ص): شب قدر را باور کنيد! در اين شب، تقدير امور سال فرستاده مي شود. و براي اين شب، صاحباني پس از من هست: آنان، علي بن ابيطالب و يازده فرزند اويند.

...........................

امام صادق (ع): هرکس از شما، در حال انتظار ظهور حاکميت دين خدا درگذرد، مانند کسي است که در خدمت قائم (عج) باشد، و در خيمه او … نه بلکه مانند کسي است که در رکاب قائم (عج) بجنگد، نه به خدا سوگند، بلکه مانند کسي است که در رکاب پيامبر (ص) شهيد شده باشد.

..................

امام زِين العابدين (ع) خطاب به يکي از ياران خود:
اي ابو خالد! مردماني که در روزگار غيبت به سر مي‌برند، و معتقد و منتظرند، از مردمان همة زمان‌ها برترند. زيرا که خداوند به آنان خرد، فهم و معرفتي داده است که غيبت امام براي آنان، مانند حضور است (يعني با اينکه در عصر غيبت به سر مي‌برند و امام را نمي‌بينند، از نظر ايمان و تقوي و پايداري، گويي در زمان ظهور به سر مي‌برند و امام خود را مي‌بينند ). اين مردم را (که در چنان روزگاري زندگي مي‌کنند)، خدا مانند پيکارگر صدر اسلام قرار داده است، همانان که در رکاب پيامبر (ص)، شمشير مي‌زدند و پيکار مي‌کردند.
آنان اخلاص پيشگان حقيقي و شيعيان واقعي هستند که - در نهان و آشکار- مردم را به دين خدا دعوت مي‌کنند.

................

امام جعفر صادق (ع) مي‌فرمايد: مردمان را با عمل کردن خود ، (به دين و دينداري) فرا خوانيد، و [تنها] با سخن گفتن فرا مخوانيد.

اميد وارم براتون مفيد باشه

التماس دعا!

حمد کردگار دادگر را ،

سرور مکرم علي احمدي ، معلم گرامي کودکم ! سلام

امر کردي که رسوم معلمي را سوي سرورم درسي دهم .

اول اساس کار معلم علم ( کلام الله )و کمک کردگار عادل آمد که گر معلم هر سحر گاه دل سوي او آورد ، علم و حلم و سلطه هر سه سوي او روي آورد .

دوم اسلحه ي معلم آگاهي و احاطه ي علوم .و سوم کردار الهي وي و کلام رسا ، که در همه راه مصالح عمومي کودک و مداراي او مي گردد ، اما عدم مطالعه ي معلم همواره هواي کلاس درس و روح کودک را کسل کرده ، و در حالي که احاطه ي مواد درسي و آمادگي در درس و سعه صدر او ، کودک را ساعي و کاري عمل آورد . علي اي حال کار اساسي و مهم را معلمي کرده ، که احوال الهي وي در اعمال کودک صلاح آورد .

معلم گرامي ! هر گاه در کلاس درس وارد آمدي سلام و درود را ادا کرده و در کمال آرامي احوال کودک و عوامل دلگرمي و دلسردي او را آگاه کرده ، حول و هراس در دل او راه مده که کودک داراي اراده اي محکم گردد .وي همواره سوال دارد معلم ساعي کودک را همراهي و مسئله ي او را درک کرده و راه حل را ارائه مي دهد .

والسلام

چشام داره از خواب مي سوزه !

برناممو نذاشتم .

حموم نرفتم .

اتاقم بازار شامه

خستم ....خسته ي خسته ي خسته ....

اي واي ببخشيد اين پارسي بلاگ خل شد نظر خالي ارسال كرد . حالا خيلي مهم نيست . تو فيلم بچه هاي جاسوسو ديدي ؟ برا سامري زبان بايد اونو بنويسيم . ....چقدر از زبان ترمي متنفرم .....

اميدوارم نسلش هرچه زود تر از مدرسه بر داشته بشه ! يا لااقل دوباره آن يور مارك شه !