سلام سعدي !
من گريه مي کنم و خوب کاري مي کنم ....چون وقتي داشتم سينما گلخانه مي ديدم بابام تلويزيونو خاموش کرد مامانم دستمو گرفت برد خونه ي مادربزرگم ...من گريه مي کنم چون زهرا فردا مي ره اتريش ...من گريه مي کنم چون دلم مي خواد ...من گريه مي کنم تا چشت درآد !
ضمنا حلما ديده اون برنامه رو ...برام تعريف کرد برات تعريف مي کنم .
ما سر دلنوازان تو کلاسمون انواع و اقسام خل بازي رو در آورديم تا کور شود هر انکه نتواند ديد . وقتي هم تموم شد ادامه اش داديم . وقتي معلم زبانمون اسما شد ديگه نشد ...نشد که ادامه بديم ...!!!