• وبلاگ : بازي زندگي
  • يادداشت : مادر بزرگ
  • نظرات : 13 خصوصي ، 26 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ترکه نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالا رو پخش مي کنن و ترکه اول يه پنج دقيقه اي مبهوت به سؤالا خيره ميشه . بعد يه پنج تومني از جيبش در مياره شروع مي کنه تند تند شير يا خط کردن و پاسخ نامه رو پر ميکنه . بعد 50-40 دقيقه مراقب ميبينه ترکه خيس عرق شده و مرتب يه سکه رو ميندازه بالا و زير لب فحش ميده . ميره جلو مي پرسه داري چيکار ميکني؟ ترکه مي گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک ميکنم

    پاسخ

    قشنگ بود ........