• وبلاگ : بازي زندگي
  • يادداشت : گل آفتابگردان
  • نظرات : 37 خصوصي ، 48 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سپيده 

    ستاره من

    ببين يه سوئ تفاهمي پيش اومده

    منظورم از عاشقانه زندگي كردن اين نيست كه يكي رو پيدا كني و به اون عشق بورزي نه ...اون به موقش برات پيدا ميشه يا حالا يه دوست كه تا هزار سال برات ميمونه يا يه همسر كه جونش هم برات بده .......

    منظورم اين بود كه هر كيو ميبيني با هر كي صحبت ميكني

    از كنار هر بچه اي رد ميشي ..هر چي كه به ذهنت مي رسه بگو....

    مهموني كه اصلا نمي شناسي......نمي دونم پير زني كه خسته يه گوشه نشسته ......هر چي كه به ذهنت مي رسه...

    وقتي دييديش به خودت بگي چطوري ميتونم تو اين چند لحضه اونو خوشحال كنم ........و يا هميشه سعي كني هيچكس رو از خودت نرنجوني منظورم اين نيست كه هر كسي هر كاري خواست براش انجام بدي نه ..............نه رو بگي جوري كه حالش گرفته نشه ....اون موقع همه ...واقعا همه دوستت ميشن و همه دوستت دارن اينطوري زندگيت از اين رو به اون رو ميشه

    در مورد اين هم كه گفتي هميشه به نفع تو پيش نميره بگم كه اگه خوب فكر كني هيچوقت نبايد به نفع تو پيش بره چون هميشه تو محبا رو ميدي ....نمي گيري كه برات سود داشته باشه يا نه

    اين وسط چيزي كه برات ميمونه ميدوني چيه.........

    يه عزت نفس خيلي بلند و يه احترام و احساسي كه همه نسبت به تو دارند

    البته اين وسط ادمايي هستند كه لياقتشو ندارند اونا رو بايد .......

    اينم بگم اينطوري بتوني زندگي كني زندگي برات اونقده راحت و شيرين ميشه كه به سختي هاش فكر نمي كني

    بزرگترين مشكلات و حتي نامردي ها رو هم ميگي بابا ولش كن بي خيال مهم نيست

    پاسخ

    حالا فهميدم ، حق با تو !!!!!!!!