سلام
الان كه اينو مي خوني فكر كنم ديگه امتحانا تموم شده و راحت راحتي پس خوش باش .جاي ما رو هم سبز كن......
همتون رو دعا كردم كه خوب شين .....نمي دونم چرا ....ولي ابنجا ديگه تنها جاييه كه برام مونده ........به بچه هاشم با اينكه نمي شناسم يه جورايي عادت كردم ...حتي روزايي كه دلم ميگيره سه چهار بار بيشتر هم ميام اينجا .......نمي دونم ......مي دوني خيلي سخته آدم تو زندگيش تو دنياش فقط وفقط يه اميد داشته باشه اونم .. ...........................همين نقطه ها داغون ميكنه چون نمي دوني چيه توشون ..........به اين نتيجه رسيدم ديگه بهش فكر نكنم همه چي به موقش حل ميشه ولي تا حل شه من هزار بار مردم و زنده شدم
حرفت خيلي ناراحتم كرد ولي خودت ميدوني و خودت
در ضمن .....من اين اواخر يه امتحان دادم كه فال نشدم به صورت وحشتناك رفوزه شدم
من هيچوقت بچه درسخوني نبودم
اين آخريش هم كه ...............
بي تعارف بگم اعتماد به نفسي كه اون موقع داشتم كوه رو هم جابجا مي كرد همش مرده
اراده اي كه داشتم خشك شده
جطوري ..با چه انگيزه اي وارد اون مدرسه خراب شده شدم چه كارايي كه نكرديم....الان چي هستم....
واقعا وقتي فكرشو مي كنم مي بينم كه به خيلي چيز ها خيانت كردم
بدبختي اينه كه باز هم عين خر منتظرشم
با اينكه علنا ديگه گفت برو گمشو
با اينكه ....................................
نمي دونم شايد هم من اشتباه مي كنم ...........
شايد هم بعضي وقتا دل راست بگه.................