• وبلاگ : بازي زندگي
  • يادداشت : كاش مي شد مثل آسمون بود ...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 42 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    امشب دلم ميخواهد به كسي بگويم"" دوستت دارم.""تو نهراس و آنكس باش.بگذار با هر آنچه در توان دارم همين امشب به تو ثابت كنم كه دوستت دارم.بگذار برايت نقش آن دلباخته اي را بازي كنم كه لحظه اي دور از محبوب خويش زندگي را نميتواند.نگذار زمان از دستم برود و تو را درنيابم.
    ميخواهم بينديشي كه همين امشب غير از من كسي ديوانه تو نيست هرچند كه جاهلانه فكري باشد.كمي بيشتر با من و همين امشب بگذار خيال كنم كه جز تو كسي نيست.همين يك امشب را بگذار نقش بازي كنم.نقش حقيقت را.همان كه دور از تو بارها روبه روي آينه تمرين كرده ام. اي آخرين ! آينه ام اينبار تو باش

    پاسخ

    منم الآن بايد نقش بازي کنم يا فقط تو نقش بازي کني ؟ منم نقش مي خوام ...