زهرااااا......
كاش حداقل تو بفهمي...!
من واقعا عاشق ستاره هاي واقعي توي آسونم...حالا جدا از اون مسئله...
ميگم حالا كي واسه تو دفتر خاطرات بنويسه....!!!
اونم شب امتحان ديني...!
من كه ديوانه ترم نصفه شب مثل رواني ها با ستاره ها روي سقف اتاقم حرف مي زنم و براشون تعريف مي کنم که امروز چي شده....
رواني به اين مي گن!
عشق تو رواني کرد مرا.....
سلام عزيز دل بابا !
دلم برات تنگ شده بود بابا !!!!!!!!!!!!!!!!!
خب تو با خودت حرف نمي زني؟
من با خودم حرف مي زنم و وقتي حرف مي زنم خودم رو پولي صدا مي زنم. نه مريم.
مثلا مي گم. پولي خاک تو سرت خيلي خنگي!
من دارم مي خندم....
هه هه هه...
پولي خيلي خنگي....
هه هه هه....
راستي تو تا حالا برات سوال شده كه چرا من خودم رو پولي صدا مي كنم نه مريم؟!
حالا بخند تا پولي هم بخنده....
ديگه هم نشريه ي دو صفحه خالي به كسي نده....
سعي كن زود تر هم آپ كنم.
كاش منم دچار اين اشتباه هاي قشنگ بشم!
سلام بابا
چه طوري بابا؟
خبري ازت نيس بابا!!!
نگرانت شدم بابا!!
واسه روزايي كه يه ستاره كنارم مي درخشيد
واسه روزايي كه يه ستاره اشكم رو در مي آورد
واسه روزايي كه با كمك يه ستاره اشك بچه هارو در مي آوردم
واسه روزايي كه يه ستاره شلوار سند بادي پاش مي كرد
واسه روزايي كه يه ستاره براي سرطانم گريه مي كرد
واسه روزايي كه يه ستاره برام انشلي بدون... مي خوند
واسه روزايي كه يه ستاره برام از مينا مي گفت
واسه روزايي كه سر كلاس انشا با يه ستاره روي پنجره نشستم
دلم تنگه
سلام ستاره جونم
ممنون كه سر زدي
وب عوض شده ديگه متلاشي نيست آدرسش رو برات گذاشتم